اتحادیه ابلهان داستان زندگی پسری به نام «ایگنیشس» است. او فوق لیسانس فلسفه قرون وسطی دارد و با حدود چهل سال سن، به دلیل روحیه آرمانگرایانهاش نه ازدواج کرده و نه جایی مشغول به کار است.
ایگنیشس، با مادر پیرش زندگی میکند. هر دو آنها روحیهای بسیار عجیب دارند، که کشف همین روحیه منحصربهفرد خواننده را به دنبال داستان میکشاند.
در نهایت به اصرار مادرش در یک کارخانه مشغول کار اداری میشود. خردمندی متفاوت او باعث میشود نتواند خودش را با واقعیتهای جامعه تطبیق دهد و همین موضوع دردسرهای زیادی را برای ایگنیشس و دیگران ایجاد میکند. دردسرهایی که گاه ما را میخندانند و گاه باعث میشوند از دستش عصبانی شویم.
این رمان که در ژانر کمدی سیاه نوشته شده است، در سال ۱۹۸۱، بعد از خودکشی نویسنده، جایزه پولیتزر را برای خالقش به ارمغان آورد.